مقام و منزلت حضرت خديجه سلام الله عليها
شيوه تربيتي قرآن كريم به اين صورت است در كنار اسوه هاي حسنه از جمله پيامبران، حضرت ابراهيم و پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم، به الگوهايي از زنان پاكدامن و وارسته مي پردازد. همانگونه در آيات 11و 12 سوره تحريم مي خواني: «ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلذين كَفَروا امْرَأة نوحٍ وامْرأةَ لوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْن مِنْ عِبادِنا صالِحين فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ الله شَيئاً وَقيلَ ادْخلا النّار مَعَ الدَاخِلينَ وَضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذين آمَنوا إمْرَأةَ فِرْعَوْنَ إذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لي عِنْدَكَ بَيْتاً في الجَنَّةِ وَنَجِّني مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّني مِنَ القَوْمِ الظَّالِمينَ وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي اَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيه مِنْ روحِنا وَصَدَّقَتْ بِكَلِماتِ ربِّها وكُتُبه وَكانَتْ مِنَ القانِتِين»؛ «خداوند براي كساني كه كافر شدند، به همسر نوح و همسر لوط مثل زده است، كه آن دو تحت سرپرستي دو بنده از بندگان صالح ما بودند؛ ولي به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو [پيامبر]در برابر خداوند سودي به حالشان نداشت و به آنها گفته شد: «وارد آتش شويد همراه كساني كه وارد مي شوند»
آري، خداوند بر خلاف برخي كه فقط مردان را الگو در جامعه معرفي مي كنند، به معرفي زنان بهشتي و زنان كافر در كنار اسوه بودن پيامبران مي پردازد.
حضرت خديجه، آن بانوي پاكدامن نيز يكي از زنان بهشتي كه در قرآن به ذكر فضايل و مناقب آن حضرت تصريح شده است؛ چنانچه در سوره ضحي مي خوانيم :« وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ:؛ «و تو را فقیر یافت و بینیاز کرد».
در تفسير اين آيه آمده است؛ توجه «خدیجه» آن زن مخلص با وفا را به سوی تو جلب نمود تا ثروت سرشارش را در اختیار تو و اهداف بزرگت قرار دهد، و بعد از ظهور اسلام غنائم فراوانی در جنگ ها نصیب تو کرد آن گونه که برای رسیدن به اهداف بزرگت بینیاز شدی.
در روايات بسياري نيز به مقام و منزلت حضرت خديجه سلام الله عليها اساره شده است. از جمله؛
1. ا سلام سفارشي و مؤكّد ربوبي كه توسط جبرئيل به محضر خديجه رسيده است. ابو هريره نقل كرده است كه: «أتي جَبْرَئيلُ النَّبيَّ صلي الله عليه وآله، فَقالَ: هذِهِ خَديجَةُ قَدْ أتَتْكَ مَعَها إناءٌ مُغطّي فيه إدامٌ أوْ طَعامٌ أوْ شَرابٌ فَإذا هِيَ أتَتْكَ فَاقْرَأ عَلَيْها السَّلامَ مِنْ رَبِّها، وَمِنِّي السَّلام…؛ [بحار الانوار، جلد16، ص8] جبرئيل نزد پيامبر آمد و گفت: خديجه همراه با ظرفي سر پوشيده كه در آن خورشت يا غذا يا نوشيدني است نزد تو مي آيد، پس هر گاه آمد، سلام پروردگارش و سلام من را به محضر او برسان.»
2. در روايتي ديگر آمده است: «إنَّ جَبْرَئيلَ أتي النَّبِيَّ صلي الله عليه و آله فَقالَ إقْرَءْ خَديجَةَ مِنْ رَبِّها السَّلامَ فَقالَ رَسولُ الله صلي الله عليه و آله: يا خَديجَةُ هذا جَبْرَئيلُ يُقْرِئُكَ مِنْ رَبِّكِ السلامَ، قالَتْ خَديجَةُ: اللهُ السَّلامُ وَمِنْهُ السَّلامُ وَعَلي جَبْرئيلَ السَّلامُ[بحار الانوار،جلد16، ص 11]؛ به حقيقت جبرئيل نزد پيامبر آمد پس گفت: به خديجه از طرف پروردگارش سلام برسان، پس حضرت فرمود: اي خديجه اين جبرئيل است كه از طرف پروردگارت سلام مي رساند. خديجه گفت: خدا سلام است و سلام [و سلامتي] از اوست و بر جبرئيل سلام باد.»
3. : «عَنْ زُرارة وَحَمْران بنِ أعْيَنْ وَمُحَمَّد بن مُسْلِمْ عَنْ أبي جَعْفَر عليه السلام، قالَ: حَدّثَ أبو سَعيد الخِدِري أنَّ رَسولَ الله قال: إنَّ جَبْرَئيلَ أتاني لَيْلَةً اُسري بي فَحينَ رَجَعْتُ قُلْتُ: يا جَبْرَئيلُ هَلْ لَكَ مِنْ حاجَةِ؟ قالَ: حاجَتي أنْ تَقْرَءَ عَلي خَديجَةَ مِنَ اللهِ وَمِنِّي السّلامَ وَحَدَّثَنا عِنْدَ ذلِكَ أنَّها قالَتْ حينَ لَقِيَها نَبيُّ الله فَقال الَّذي قالَ جَبْرَئيلُ فقالَتْ: إنَّ الله هُوَ السَّلامُ وَ مِنْهُ السَّلامُ وَإلَيْهِ السَّلامُ وَعَلَي جَبْرَئيلَ السَّلامُ[بحارالانوار، جلد16، ص 385]؛ امام باقر عليه السلام به زراره و حمران و محمد بن مسلم چنين روايت كرد كه ابو سعيد خدري نقل كرد كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: آن شبي كه در معراج بودم، به هنگام بازگشت جبرئيل نزد من آمد. به جبرئيل گفتم: اي جبرئيل! آيا حاجتي داري؟ پاسخ داد: حاجت من اين است كه از طرف خدا و من به خديجه سلام الله عليها سلام برساني. و نقل كرد كه: چون رسول خدا پيغام جبرئيل را به خديجه رسانيد، خديجه پاسخ داد: همانا خدا سلام است و سلام ]و سلامتي] از اوست و سلام به سوي اوست و بر جبرئيل سلام باد.»
4. در روايتي ديگر آمده كه چون وضع حمل حضرت خديجه سلام الله عليها نزديك شد و زنان قريشي از كمك به آن حضرت روي گرداني كردند و آن حضرت غمگين گشته اند، خداوند چهار زن همانند زنان بني هاشم براي كمك به حضرت خديجه سلام الله عليها فرستاد. در حالي كه خديجه از ديدن آنان هراسان بود، يكي از آن چهار زن به خديجه گفت: غمگين مباش، پروردگارت ما را براي ياري تو فرستاده است.ما خواهران و ياوران تو هستيم. من «ساره» هستم، اين «آسيه دختر مزاحم » رفيق بهشتي تو است و اين هم «مريم دختر عمران» است و اين يكي «كلثوم خواهر موسي بن عمران» است. خدا ما را براي كمك به تو فرستاده است تا ياور و پرستار تو باشيم[بحار الانوار، جلد16، ص 80]…» راستي كه بايد گفت: ?ألَيْسَ اللهُ بِكافٍ عَبْدَهُ?[ زمر / 36]؛ آيا خداوند براي [حمايت و دفاع از] بنده اش كافي نيست؟»
5. حضرت خديجه سلام الله عليها از چنان منزلتي نزد خداوند برخوردار بود كه خداوند كفن بهشتي براي ايشان مي فرستند. چنانچه آمده است: چون لحظات پاياني عمر حضرت خديجه فرا رسيد و آن حضرت به حالت احتضار در آمدن، به اسماء بنت عميسس، سفارشاتي درباره دخترش حضرت فاطمه نمودند. سپس حضرت فاطمه سلام الله عليها نزد رسول الله واسطه قرار دادند كه يكي از لباس هاي حضرت رسول را به عنوان كفن قار دهد. وقتي حضرت اين درخواست را شنيدند، اشك از چشمانشان جاري شد، در همين حين جبرئيل نازل شد در حالي كه كفني از بهشت همراه خويش داشت كه خداوند آن را براي خديجه فرستاده بود.[به نقل از واعظ محترم جناب آقاي يثربي]
6. خداوند متعال بارها توسط پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله از جايگاه ويژة خديجه در بهشت خبر داد، از جمله «عکرمه» از «ابن عباس» نقل مي كند كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «اَفْضَلُ نِساءِ أهْلِ الجَنَّةِ خَديجَةُ بِنْتُ خويلدْ، وَفاطِمَةُ بِنْتُ مُحمَدٍ وَمَرْيَمُ ابْنَتَ عِمْرانَ وَآسِيَةُ بَنْتُ مزاحِمْ…؛ بهترين زنان بهشت اينانند، خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمّد و مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم (همسر فرعون).»[بحار الانوار، ج16، ص2]
7. در روايتي ديگر از عبد الله جعفر نقل شده است كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «أمِرْتَ أنْ أُبَشِّرَ خَديجَةَ بِبَيْتٍ مِن قَصَبٍ لاصَخَبَ فيهِ ولا نَصَبَ؛ دستور داده شده ام كه خديجه را به خانه طلايي كه در آن زحمت و خصومت، وجود ندارد بشارت دهم.»[بحار الانوار، ج16، ص 7] و همين مضمون نيز از عبدالله بن ابي اوفي از رسول اكرم صلي الله عليه و آله نقل شده است.[بحارالانوار، ج16، ص 8]
8. در روايت است زماني كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله درحال احتضار قرار گرفت، فاطمه زهرا عليها السلام دربارة جايگاه آن حضرت در قيامت پرسشهايي كرد، از جمله پرسيد: «أيْنَ والِدَتي خَديجَةُ؛ [در آن روز] مادرم خديجه كجاست؟» حضرت فرمود: «في قَصْرٍ لَهُ أرْبَعَةُ أبْوابٍ إلي الجَنَّةِ؛ [خديجه] در قصري است كه چهار درب به سوي بهشت دارد.[بحار الانوار، ج 22، ص 510]»
منزلت خديجه در نزد پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم
حضرت خديجه سلام الله عليها در نزد پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نيز داراي منزلتي است رفيع چنانكه تاريخ نيز گواهي مي دهد كه محبوب ترين همسران پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نزد او، خديجه كبري عليها السلام بود.[بحار الانوار، ج 22، ص 510]
«جان ديون پورت انگليسي» مي گويد: «با وجود اينكه خديجه در چنان سن و سال [بالايي] بود و به حسب قائده بايستي زيبايي دوران جواني خود را از دست داده باشد، با اين حال محمد تا آخرين دقيقه حيات خديجه، نسبت به او وفادار ماند و تا زنده بود همسر ديگري اختيار نكرد.»[عذر تقصير به پيشگاه محمد، ص 25]
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بعد از رحلت آن بانوي گرامي هرگز او را فراموش نكرد و دائماً به ياد او بود كه به نمونه هايي اشاره مي شود:
1.«عَنْ عائِشَةَ: كانَ رَسولُ الله صلي الله عليه و آله لايَكادُ يَخْرُجُ مِنَ الْبَيْتِ حَتّي يَذكُرَ خَديجَةَ فَيحْسُنَ الثَّناءَ عَلَيْها
وَالاسْتَغْفارَ لَها. فَذَكَرَها ذاتَ يَومٍ فَحَمَلَتْني الْغَيرَةُ فَقُلْتُ عَوَّضَكَ اللهُ مِنْ كَبيرَةِ السِّنِّ قالَتْ فَرَأيْتُ رَسولَ اللهِ غَضِبَ غَضَباً شَديداً…؛ عائشه گويد: رسول خدا از خانه بيرون نمي رفت، مگر اينكه خديجه را به نيكي ياد مي كرد و براي او استغفار مي نمود. روزي از او ياد كرد من حسد بردم و گفتم: خداوند جايگزين آن پيرزن به تو عطا کرده است!! پيامبرشديداً خشمگين شد.»
و ادامه مي دهد كه: رسول خدا فرمود: «خَديجَةُ وَأيْنَ مِثْلُ خَديجَةَ، صَدَّقَتْني حِينَ كَذَّبَني النَّاسُ وَوَازَرَتْني عَلي دينِ اللهِ وَأعانَتْني بِمالِها؛ خديجه و كجاست مثل خديجه عليها السلام؟ او مرا تصديق كرد آن گاه كه مردم مرا تكذيب نمودند و با مال خود مرا بر دين خدا كمك و ياري كرد.» [ سفينة البحار، ج1، باب خاء، ص 380]
2. روزي پيامبر اكرم در جمع همسران خويش حضور داشت و از خديجه ياد نمود و در فراق او گريست. عائشه گفت: بر پيرزن سرخ روي از تيره بني اسد مي گريي؟ رسول خدا فرمود:
«صَدَّقَتْني اِذا کَذَّبْتُمْ وَ آمَنَتْ بي اِذْ کَفَرْتُمْ وَ وَلِدَتْ لي اِذْ عَقِمْتُمْ. قالَتْ عائِشَةُ: فَما زِلْتُ اَتَقَرَّبُ اِلي رَسُولِ اللهِ صلّي الله عليه و آله بِذِکْرِها؛[ بحار الانوار، ج 16، ص 8] خديجه روزي كه شما مرا تكذيب كرديد، تصديق نمود و روزي كه كفر ورزيديد او به من ايمان آورد و فرزند براي من آورد و شما نازا بوديد. عايشه اضافه مي كند: هميشه اين گونه بود كه من با بيان خوبيهاي خديجه به پيامبر خدا تقرّب مي جستم.»
نگارنده: غنيه اسفندياري راد
خلاصه زندگینامه حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها
حضرت خدیجه دختر خُوَیلد بن اسد و فاطمه دختر زائده است. او در سال ۶۸ پیش از هجرت متولد شد. جذابیت زندگی این بانوی بزرگوار اینجاست که در جامعه آن روز از جوانی به کسب و کار و تجارت پرداخت و از همان موقع به خاطر دوراندیشی و هوشی که داشت، در میان اعراب زبانزد شد. در تاریخ بارها از او با القابی، چون «بانوی عاقل» یا «بانوی دوراندیش و خردمند» یاد شده، ولی بهترین لقب او «بانوی بانوان قریش» است که اشاره به جایگاه او در میان مردم دارد. حضرت خدیجه در آن ایام همواره به نیازمندان کمک میکرد و در جامعه آن دوران به عنوان بانویی پرهیزکار و مورد احترام شناخته شده بود. مکنت و قدرت مالی ایشان از پدری بود که از بزرگان قریش و فردی استبداد ستیز و شجاع به شمار میرفت.
تا اینکه همین کسب و کار (تجارت ابریشم) موجبات آشنایی ایشان با حضرت محمد (ص) را فراهم نمود. در ابتدای کار درستکاری، امانتداری و صداقت حضرت محمد (ص) توجه ایشان را جلب کرد. در روایات گفته شده که حتی خود ایشان از پیامبر (ص) خواستگاری کردهاند.
سن حضرت خدیجه (س)
طبق برخی روایات مراسم خواستگاری با حضور عموی پیامبر ابوطالب و ورقة بن نوفل پسر عموی حضرت خدیجه (س) که مردی دانشمند بود، برگزار و بعد از آن خطبه عقد میان پیامبر (ص) و حضرت خدیجه (س) جاری شد. در آن زمان حضرت محمد (ص) حدود ۲۵ سال داشت و حضرت خدیجه نیز ۴۰ ساله بود (به نقل از تاریخ طبری).
البته در مورد سن حضرت خدیجه (س) در زمان ازدواج اختلاف نظر بسیاری است، روایات بسیاری وجود دارد که میگوید ایشان در آن زمان ۲۸ ساله یا حتی ۲۵ ساله بودهاند، طبق مطالب موجود در تاریخ بیهقی وی در زان وفات ۵۰ سن داشتند و از آنجا که ۱۵ سال قبل از بعثت با پیامبر اکرم (ص) ازدواج کرده بودند، در زمان ازدواج این بانوی بزرگوار ۲۵ ساله بوده است. به هر حال عشق و علاقه بسیاری میان پیامبر (ص) و خدیجه (س) وجود داشت. حضرت محمد (ص) تا زمانی که خدیجه (س) در قید حیات بود همسر دیگری اختیار نکرد و پس از فوت ایشان نیز همواره به یاد ایشان بود. از طرفی دیگر خدیجه (س) نزدیکترین نسب را در مقایسه با سایر همسران به حضرت محمد (ص) داشتند او از سوی پدر با جدّ سوم پیامبر، قصی و از جانب مادر با جدّ هشتم پیامبر، لوّی نسب میشد که در نهایت اجداد هر دو به حضرت اسماعیل (ع) و ابراهیم خلیل (ع) میرسد.
صحیفه سجادیه دعایچهل و چهارم
?چشمانت را ببند و فقط برای یک لحظه تصور کن:
? میتوانستی جزو کسانی باشی که نامشان از بین مهمانان امسالِ خدا خط خورد
و مهلتشان پایان یافت
و خاک راه آنها را بست…..
کسانی که در حسرت یک یاربِّ دیگر
یک استغفار
یک لااله الا الله
و هزاران یاحسین (ع)
ماندند و قصه شان به سر رسید…
حالا با تمام وجود ببین که اگر هستی،
یعنی خدایت خودش نامت را نوشته و ثبت کرده
و فرصتات داده….
بنده ی من!
( فلان ابن فلان)!
امسال هم میهمان من باش
و بر دریای رحمتم وارد شو………..
?✨الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ مِنْ تِلْکَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ، شَهْرَ الصِّیَامِ، وَ شَهْرَ الْإِسْلَامِ، وَ شَهْرَ الطَّهُورِ، وَ……
سپاس خدای را که ماه خود، ماه رمضان را قرار داد ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام، ماهی که قرآن را در آن نازل کرد برای هدایت مردم، و بودن نشانه هایی روشن از هدایت و مشخص شدن حق از باطل….
?«صحیفه سجادیه_دعایچهلوچهارم»???
شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد
بسم الله الرحمن الرحیم
?داستانی از زندگی امام کاظم علیه السلام
مسیب، زندانبان امام موسی کاظم علیه السلام میگوید: سه روز قبل از شهادت امام مرا طلبید و فرمود: «امشب عازم مدینه هستم تا عهد امامت پس از خود را به فرزندم علی واگذار کنم و او را وصی و خلیفه خود نمایم.»
گفتم: آیا توقع دارید با وجود این همه مامور و قفل و زنجیر، امکان خروج شما را فراهم کنم؟!
فرمود: «ای مسیب، تو گمان میکنی قدرت و توان الهی ما کم است؟»
گفتم: نه، ای مولای من. فرمود: «پس چه؟»
گفتم: دعا کنید ایمانم قویتر شود.
امام چنین دعا کرد: «خدایا او را ثابتقدم بدار.»
سپس فرمود: «من با همان اسم اعظم الهی که آصف بن برخیا (وزیر حضرت سلیمان علیه السلام) تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن به فلسطین آورد، خدا را میخوانم و به مدینه میروم.» ناگهان دیدم امام دعایی خواند و ناپدید شد. اندکی بعد بازگشت و با دست خود زنجیرهای زندان را به پای مبارک بست. سپس فرمود: «من پس از سه روز از دنیا میروم.»
من به گریه افتادم. فرمود: «گریه مکن و بدان که پسرم علی ابن موسی الرضا پس از من، امام توست.»
▫️بحار الانوار، ج 48، ص 224، ح 26
کلیپ شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها
کلیپ شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها
حضرت زینب کبری
زیارت_نامه_حضرت_زینب_کبری?
✨سلام الله علیها✨
??اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ، وَ حَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ، وَ اَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ، وَ سَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِب، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ، اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَ اَنْ یَجْمَعَنا وَ اِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ اَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ، اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ، وَالْبَرائَةِ مِن اَعْدائِکُمْ، وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِر وَ لا مُسْتَکْبِر وَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ، وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی،
اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ، یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ، فَاِنَّ لَکِ عِنْدَاللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ،
اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ، فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ، وَ لاحَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ،
اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ، وَ بِرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ، وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَ آلِهِ اَجْمَعینَ، و سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ??
دردناکترین روضه از نظر امام زمان عج
✨﷽✨
✅داستان واقعی روضه خوانِ تبریزی
دردناکترین روضه از نظر امام زمان عج
✍حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عباد و زهاد بود، نقل کرد: « در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مشرف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: مولای من، آنچه در زیارت ناحیه مقدسه ذکر شده است که می فرمایید «:صبح و شام در مصیبت تو گریه می کنم و اگر اشک چشم هایم خشک شود خون گریه می کنم» فرمودند: بلی صحیح است.
عرض کردم: آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟ فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد. گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه؛ بلکه اگر حضرت عباس علیه السلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.
عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام است. فرمود: نه، حضرت سید الشهداء علیه السلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می کرد. «عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند: آن مصیبت، مصیبت اسیری حضرت زینب علیها سلام است.»
زینب همان کسی ست که در راه عفتش
عباس می دهد نخِ معجر نمی دهد
?شیفتگان حضرت مهدی (عج)
✨سالروز شهادت حضرت
زینب سلام الله تسلیت باد✨