فرگه
فرگه چهار ویژگی را برای تصور بر می شمرد که از این قرار هستند:
1- تصور: قابل بویید ن، چشیدن، دیدن یا لمس کردن نیست.
2- تصور: متعلق ذهن ماست.
3- تصور: مستقل از ذهن نمی تواند وجود داشته باشد.
4- هر تصوری تنها به یک شخص خاص تعلق دارد.
اندیشه لااقل از سه جهت به جهاتی که برای تصور برشمردیم با آن تفاوت دارد به عبارتی اندیشه چیزی است غیر ذهنی که مستقل از ذهن ما وجود دارد و به یک شخص ویژه نیز تعلق ندارد.
به همین دلیل است که ما می توانیم در اندیشه ها یمان با دیگران سهیم شویم یا درباره یک اندیشه واحد به صورت جمعی بحث و گفتگو نمائیم.
برای مثال: وقتی دو نفر به این می اندیشند که «لیمو ترش، ترش است» این دو نه با دو اندیشه ، بلکه ب یک اندیشه واحد می اندیشد. همانطور که ذکر شد معنا همان اندیشه است و این موضوع یعنی همگانی بودن اندیشه درباره هم معنایی صدق می کنند. معنا به عالم ذهن تعلق ندارد و چیزی درون سر من نیست. بلکه عینیت دارد. به نحوی که افراد مختلف می توانند آن را بفهمند. ازاین رو دسترسی به جهان اندیشه ها و معناها برای انسانها امکان پذیر است.
abo baled/fazlali/harichi